اما بعد: ولایت کودتا روز 19 اردیبهشت ماه 5 زندانی سیاسی کرد را بدون اطلاع دادن به خانواده ها و یا وکیل های آنان به دار آویخت. ویدئوهای زیر که سخنان وکیل فرزاد کمانگر و شیرین علم هویی است به خوبی نشان می دهد که این احکام چقدر برپایه ی بی عدالتی صادر و اجرا شده است. ولی غم بزرگ از دست دادن هموطنان کرد هر روز مایه ی بارورتر شدن جنبش سبز آزادی خواهی مردم ا یران شده و می شود و نقشه ی سیاه کودتاچیان را باطل کرده است. به چند مورد آن اشاره می کنم.
1. تا خبر رسید, همه می دانستند نباید از رسانه ی دولت تقلب و دروغ و ولایت ستم و خون چیزی را باور کنند. این اصل مهمی شده است که اگر رسانه ی کودتا کسی را محکوم کند مردم دیگر می دانند که او باید یک مخالف باشد و نه یک مجرم.
2.گروه ها و افراد خرد و بزرگ جنبش سبز علیه این بیدادگری ولایت کودتا بپاخاستند و این اعدام های ضحاکانه را محکوم کردند طوری که هر ایرانی خود را یک کردستانی غمدار و ستمدیده می دید و می بیند. به این ترتیب جنبش سبز به رشدی جدید رسید و فرای این که هموطنی به اسم جنبش سبزی باشد یا نه با احترام به حقوق بشر فریاد دادخواهی سرداد. این یعنی اینکه از نظر جنبش سبز مهمترین چیز انسانیت انسان است و حقوق یک انسان با داشتن این عقیده یا آن عقیده از بین نمی رود.
3. به زودی با شهامت و شجاعت وکیل های جوانان جان باخته دروغ های بی شمار بیدادخانه ی کودتا گران آشکار شد و تمام دنیا هم دانست که در ایران جان انسان را به جرم مخالفت با کودتا و ولایت مطلقه ی تقلب و دروغ می گیرند.
4. برای اولین در تاریخ ج. ا. رهبران راستگو و راستکردار و دوست داشتنی جنبش سبز رییس جمهور برگزیده میرحسین موسوی, بانوی اول ایران سرکار خانم دکتر زهرا رهنورد, و شیخ جان بر کف گذاشته مهدی کروبی این اعدام ها را آشکارا محکوم کردند و بر نبود آزادی و عدالت و غلبه دروغ و ستم و بیدادگری پای فشردند.
5. از روز دوشنبه در کردستان عزیز که نگین راستین ایران بزرگ است سوگواری همگانی بود و امروز در این دیار غمدار اعتصاب عمومی کودتاچیان را عصبی و آشفته و شکست خورده کرد. به این ترتیب برگ تازه ای از مبارزات مدنی و بدون خشونت مردم ایران آغاز شد.
این ها فقط چند گلبرگ از شقایق های سرخ و جاودان کردستان است وبه قول مادر فرزاد کمانگر معلم شهید: فرزاد رفت ولی دانش آموزان او امروز هر کدام یک فرزادند.
در پایان اینکه: ستمگران به این ها بسنده نکردند و وقتی خانواده ی فرزاد برای گرفتن پیکر بی جان دلبندشان رفتند آن ها را دستگیر کردند. و هنوز پیکر آن ها را تحویل نداده اند و گفته اند حق ندارند آن ها را در مزار مسلمانان به خاک بسپارند.
راستی آیا به فرزندانتان داستان ضحاک را گفته اید؟
راستی آیا به فرزندانتان داستان ضحاک را گفته اید؟
فرزاد کمانگیر معلم شهید در میان شاگردانش
*دکتـرعلی شـریعتی: در ممکلتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد هیچ حرفی را باور نکنید*
*رسـانه شمایید: این نوشتـه را برای دیگران هم بفرستید. سبز یعنی استقامت تا بهار*
1 comments:
RS232
گفت...
معلم های عزیز ما هم از نظر اقتصادی آسیب پذیر هستند و هم از نظر سیاسی. هیچ دیواری کوتاه تر از دیوار آنها پیدا نمی شود و اگر مردم به فکر آنها نباشند و از آنها حمایت نکنند, فقط کافی است یک ماه حقوق یک معلم را قطع کنند تا از هستی ساقط شود چه برسد به اعدام و ...
ارسال یک نظر