اخیرا فاطمه شمس گفت و گوی خواندنی یی در باره ی کاستی های خلق و خوی ایرانی با دکتر محمد علی همایون کاتوزیان استاد مرکز پژوهش های خاورمیانه دانشگاه آکسفورد داشته است (اینجا). با نگاه به این گفت و گو، درستی و کارا بودن بودن سفارش های رییس جمهور برگزیده ی مردم میرحسین موسوی بر ساختن و توانمند کردن شبکه های اجتماعی (دوری از بی سازمانی و هرج و مرج) و نیز داشتن صبر و استقامت (در برابر کوتاه مدتی و زودخواه بودن) آشکارتر می شود. کوتاه شده ی این گفت و گو در زیر می آید.
- جامعه ایران ... از جمله ویژگیهای اصلیاش ... استبدادی بودن، کوتاه مدت بودن و هرج و مرجطلب بودن است. بگذارید همین اول روی این نکته تایید کنم که وقتی میگویم ویژگیهای جامعه ایران، منظورم صرفا حکومت ایران نیست، چه امروز، چه دیروز، چه هزار سال پیش؛ بلکه منظورم کل جامعه است که این خصلتها را از خود بروز میدهد و حکومت نیز برخاسته از آن است.
- یکی از عوامل تعیینکنندهای که بر رفتار آدمها تاثیر میگذارد احساس عدم امنیت است. تفاوت عدم امنیت میان ایران و سایر جوامع غربی خیلی محسوس و جدی است. مثلا یک ایرانی نمیداند در طول ۶ ماه آینده چه اتفاقی محتمل است در زندگیاش بیفتد. ... به خاطر همین حس نگرانی ناشی از عدم امنیت یک وضعیت جنگلی ایجاد میشود و این منطق که سعی کن بخوری تا خورده نشوی رواج مییابد.
- ما شاه خونریز داشتهایم؛ شاه آرام هم داشتهایم. مثلا محمدشاه. این آدم درویش بود و به صوفیه علاقه داشت. ولی با همین درویش مسلکیاش دستور داد تا وزیرش میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی را که هم از نظر ادبی و هم از نظر اجتماعی مرد بزرگی بود و صدراعظم او هم بود، در باغ نگارستان خفهاش کردند. چرا؟ چون میترسید یا ترسانده بودندنش که قدرت را از دستش بگیرد.
- یکی از اشتباهاتی است تاریخ در ایران، خاصه در قرن بیستم به کرات اتفاق افتاده این است که یک ذهنیتی ایجاد شده که دولت و حکومت الزاما مظهر ابلیس است و مردم الزاما مظلوم و مظهر یزدان. ... این سیاه و سفیدی، یزدان و اهریمنی، خدا و شیطانی، زنده باد و مرده باد، در این ها هیچ نقطه مثبتی نیست. ما همیشه ملت حق به جانبی هستیم. من اجازه دارم هر کاری که دلم میخواهد بکنم. اما اگر دیگری مثل پیغمبر زندگی نکند شیطان است.
- یک اصل معروف روانشناختی است که آدمهایی که مرتب درباره ارزشهای خودشان حرف می زنند دچار خودکمبینی هستند و هی بوق می زنند تا خودشان را بنمایانند. همین کشوری که الان من و شما درش هستیم (انگلستان) تا ۵۰ سال پیش بزرگترین امپراتوری دنیا بود. شما یک برنامه تلویزیونی را میبینید که بگوید آقا ما فلان و بهمان بودیم؟ تازه خودشان را مدام نقد هم میکنند به جای اینکه پز بدهند و مثل ما هی افسانهسازی کنند. مهم این است که الان چه کارهایم؟ یک یونانی بیاد هر روز بگوید ما سقراط و افلاطون داشتیم، آیا کسی این آدم را جدی خواهد گرفت؟
- من به خصوص با آن رایگیری اول در سال ۷۶ خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و همان موقع هم گفتم که این معتبرترین و بزرگترین انتخاباتی بود که در تاریخ ایران صورت گرفته بود. چون آدمها خیلی صلحآمیز و عادی آمدند صف کشیدند و رایشان را دادند و رفتند. و آقای خاتمی هم برنده شد. این در تاریخ ایران سابقه نداشت. حتی زمانی که استبداد مطلق هم در ایران حاکم نبود از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ درست است که لیست نمایندهها را از توی خانه شاه در نمیآوردند ولی در حوزههای انتخاباتی چاقوکشها میآمدند میایستادند و برگههای رای را میخواندند و به زور رای آدمها را عوض میکردند و یا اینکه شبانه میرفتند و صندوقها را میدزدیدند.
- مشکل اصلی جنبش سبز سازماندهی آن است. ما جریان سازماندهیشدهای نداریم. جریانی هست. جمعیت زیادی هم هست. جمعیتی که انبوه و بیشکل است و شعارهایش هم از پیش معلوم نشده است. نباید این طور باشد که هر کس هر چیزی خواست بگوید. ... مثلا اگر "مرگ بر" گفتن صحیح نیست برای هیچ جریانی صحیح نیست. نه اینکه یک جریانی بگوید مرگ بر آمریکا و جریان روبرو بگوید مرگ بر روسیه. فقط هم قضیه مرگ بر گفتن نیست. بلکه این نشانهای از مشکلات بزرگتری است که در جامعه وجود دارد. اولا باید حق حیات برای مخالف خود قائل باشیم. هر دو طرف هم باید این حق را برای طرف مقابل قائل باشند و به واقعیت تنوع آرا و سلائق و اعتقادات باور داشته باشند.
- خیلی از آنچه خلق و خوی ایرانیان است تاریخی و اجتماعی است. عدم امنیت، کوتاه مدت بودن جامعه، عدم مسوولیتپذیری که البته همه اینها به خاطر غیرقابل پیش بینی بودن زندگی و همان حس ناامنی به وجود میآید. همین خودخواهیها از یک سو و توقع کمال از رفتار دیگران به جای نقد خود از سوی دیگر است که این مشکلات را عمیقتر می کند.
---------------------------------------
*دکتـرعلی شـریعتی: در ممکلتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد هیچ حرفی را باور نکنید*
*رسـانه شمایید: این نوشتـه را برای دیگران هم بفرستید. سبز یعنی استقامت تا بهار*
0 comments:
ارسال یک نظر