header-photo

آقای موسوی می دانید چرا مردم شعار جمهوری ایرانی سر می دهند؟


جناب آقای مهندس میرحسین موسوی رییس جمهور منتخب ایران

با درود و احترام،

بی شک شما و ما یک چیز می خواهیم و برای همین هم هم پیمان شده ایم: ایرانی بهتر که در آن انسان ها محترمند و آزادی حق مردم است؛ ایرانی سبز که مایه ی افتخار ایرانیان و دوست ملل دیگر است. همان طور که می دانید مدتی است شعار «جمهوری ایرانی» بر سر زبان هاست و به جرات می توان گفت که همین شعار به عمق استراتژیک تحول خواهی ایرانیان تبدیل شده است. اما چرا مردم جمهوری ایرانی می خواهند و نه جمهوری اسلامی؟

تا پیش از خرداد 76  مردم تبعیض، فقر، انزوای بین المللی، ناشایست سالاری و کژی های فراوان دیگری را به خاطر جوانی انقلاب تحمل کرده بودند. دوم خرداد را اما مردم  زمان تغییر دیدند ولی حاکمیت با هدایت رهبری  که خود را ولی امر مسلمین و عادل می داند راه ضدیت با مردم را برگزید و هشت سال کوشید دولت خاتمی و مجلس ششم را فلج کند. پس از یک سو اسباب پژمردگی، آوارگی، دستگیری، شکنجه و ترور تغییرخواهان(حجاریان، گنجی، عبدی، نبوی، باقی، و...) را فراهم کرد و از سوی دیگر با ساختن طبقه های ویژه خوار وابسته از میان روحانیان و نظامیان و کارمندان و ... ضمن نهادینه کردن تبعیض و ایجاد زمینه ی رودرویی مردم با یکدیگر، فرهنگ مزدوری و ریا را نیز سکه ی رایج کرد. اینان با شعبده و بی عدالتی منتصبان خود را به مجالس هفتم و هشتم و محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری فرستادند و در این مدت چنان وطن را خوار و خفیف کردند که شاید محمود افغان با ایران نکرد.

ولی مردم نجیب و شکیبای ما هنوز گمان می کردند که ج. ا. و کارگزارانش اصلاح پذیرند. پس با اراده ای استوار و نیتی سبز و نشاطی کمیاب خواستند تا تغییر سرنوشت را متمدنانه و نجیبانه از راه رای گیری پی گیری کنند و به ج. ا. فرصتی دیگر دهند. آن ها شما را نماینده ی این تغییر برگزیدند و محبتی بی نظیر نیز به شیخ محبوب و شجاع، کروبی، نشان دادند. اما چنان که دانید ج. ا. این آخرین بخت را با ناسپاسی پس زد و همچون زنگی از زور و زر مست و چاقو بدست به جان مردم و نمایندگانش افتاد و آن ها را زد و کشت و شکنجه کرد و به اسارت گرفت.  همان که یک لشگر مهاجم اجنبی با ملتی دیگر شاید بکند.

جناب آقای موسوی، ج. ا. باقی مانده ی جمهوری اسلامی را در وحشی گری های 13 ابان همه دیدند و همه دیدند که جمهوری اسلامی خودش خودش را تمام کرد. خودش نخواست از آخرین بختش برای ماندن و اصلاح شدن استفاده کند. شعار جمهوری ایرانی بیان تولدی دیگر است برای ایران با تمام فرزندانش و با تمام تنوع باور و نژاد و زبان. این گذر از ج. ا. نیست که ج. ا. خود گذشته است. درست است که مردم با شما میثاقی بسته اند اما می دانید که راهزنان حتی همان بازی ناعادلانه را هم به هم زدند و امروز مردم حق دارند دیگر به نظام دروغ گو اعتماد نکنند و به دنبال راه سبز امید یرای آینده ی خود و فرزندانشان باشند. تنها آرزوی ما، آقای موسوی، این است که نهایتا "راه سبز امید"  و "جمهوری ایرانی" دو روی یک سکه باشند.

با احترام، کرنش و ادب
عرفان - حرف حساب


رسانه شماییـــــــــــــــــــــــد
«حرف حساب» ف.ی.ل.ت.ر است از دیگران بخواهید از  اینجـــا  مشترک شوند. با سپاس
Blog Widget by LinkWithin