header-photo

توقع برد صد در صد ما را به بن بست کشانده است

تنها کلمه ای که وضعیت سیاسی ایران در ذهن ایرانیان را می تواند توصیف کند "بن بست" است. عده ای زیادی در تردید، گروهی در تحریم، برخی هم طرفدار اصلاحات انتخاباتی و ... هیچ کدام هم نمی تواند دیگری را قانع کند که راه او و اندیشه او بهترین است. واقعیت این است که در جاهای دیگر نیز اوضاع همین است ولی چون آنها عادت کرده اند قبول کنند که دیگران نظر متفاوتی داشته باشند و برد هر چقدر هم که نسبی باشد قدمی به جلو است کارها به پیش می رود و کسی احساس درماندگی و یاس مطلق نمی کند.

فرهنگ "همه یا هیچ" یا "برد صد در صدی" باعث شده است که ایرانیان از یک سو از مذاکره و معامله کردن با رقیبان گریزان باشند و از سوی دیگر تنها پیروزی های مطلق را دوست بدارند و در غیر این صورت سرخورده شوند و با بن بست های روانی خود را پژمرده تر کنند. مثلا، بدون شک شرکت در انتخابات آینده و هر انتخاباتی به جمهوری اسلامی ایران مشروعیت می بخشد ولی آیا به این دلیل که جمهوری اسلامی از این بابت سود می برد می شود از سودی که مردم نیز (در صورت پیروزی یک نفر تحول خواه) ممکن است عایدشان می شود چشم پوشید؟ راه سوم البته انقلاب است و همان داستان همه یا هیچ است. اگر شدنی است بسم الله ولی اگر شدنی نیست باید دید راه های پیشرفت دیگر کدام است.

یادک: انکار نمی کنم که بی کفایتی خاتمی و تیمش در امانت داری از رای و اعتماد بی نظیر مردم باعث سرخوردگی امروز است ولی گمان نمی کنم عاقلانه باشد با غم و افسوس گذشته، آینده را هم از دست بدهیم.
Blog Widget by LinkWithin