داستان درگیری های برنامه ی نود عادل فردوسی پور و منصوبان دولت آزادی ستیز احمدی نژاد نکات آموختنی بسیاری دارد.
الف. اعتراض اجتماعی و نافرمانی مدنی اهرمی بسیار موثر و ممکن در تحمیل درخواست های مردمی به استبداد گران است. ترس دولت نهم و حامیانش از حمایت مردمی از عادل فردوسی پور و ایجاد اختلال در سیستم پیامک مخابرات بیشتر از تعداد احتمالی پیامک ها مایه ی رسوایی دولت نهم و حامیان آن شده است و ا تفاقا باعث انباشته تر شدن احساسات جوانان و تنفر بیشتر آنان از صحنه گردانان این شعبده ی سخیف و احمقانه شده است.
ب. باز هم ثابت شد که حکومت یکدست کنونی تنها یک حکومت اقلیتی بر اکثریت منتقد و مخالف ایران است و نظام از شنیدن صدای مردم وحشت دارد. حکومت از رای اکثریت، از صدای اکثریت، از انتخاب اکثریت و از حضور اکثریت در صحنه وحشت دارد. آیا همین کافی نیست برای اینکه سعی کرد همیشه اکثریت را در صحنه نگه داشت و نه آن که آن ها را دعوت به قهر و تحریم کرد؟
پ. اگر نهادی اجتماعی شکل بگیرد (ورزشی، هنری، ...) حذف آن و مبارزه با آن اصلا آسان نیست. قدرت اجتماع از هر قدرتی بیشتر است و نیرویی که در طی سال ها بوجود آمده را نمی توان با تشر و دستور خفه کرد و رسوا نشد.
ت. سیاسی کاران خبره می توانند هوشیارانه از این جریان درس ها بگیرند و از سرمایه ی اجتماعی یی که شخصیت های شناخته شده ای همچون عادل انباشته کرده اند در جهت پیشبرد اهداف آزادی خواهانه استفاده کنند.
ج. آقایان صدا و سیمایی بهوش باشند که تلویزیون بی بی سی به راحتی می تواند خانه ی بعدی عادل فردوسی پور باشد اگر هوشیار نباشند.
6 comments:
ناشناس
گفت...
erfan jan kheili az khondane comentet khoshhal shodam
khabar nadashtam ke bargashti
dar morede comentet bayad begam ke are dard ziadi daram. albate 90%jamee dardhashon az man bishtare, ama...
man be in msale eteghad nadaram ke:
"zolm be savie adle"
dar zemn, link in matlabet ro dar balatarin gharar dadam, azat entezar daram ke be linkam + bedi
فرنگی
گفت...
dost aziz, merci, lotf dari, khoshalam ke dobare minevisi, movag bashi
ناشناس
گفت...
عرفان جان از خوندن کامنتت خیلی خوشحال شدم. خبر نداشتم که برگشتی
در مورد کامنتت باید بگم که آره من خیلی درد دارم اما نکته جالبش اینه که دردم کمتر از اکثریت مردم این مملکته. اما از این جمله متنفرم که : "ظلم بالسویه عدله"
در ضمن لینک این مطلبت رو در بالاترین قرار دادم. انتظار دارم که به لینک +بدی
ناشناس
گفت...
سهیل عزیز ممنونم از تمام لطفت که همیشه داشته ای. همیشه سر می زدم ولی واقعا وقتی اوج خشم و درد رو توی اون نوشته دیدم نتونستم ننویسم. کاش روزی این دردهای ما کم بشه و ایرانی ها هم بتونن یک زندگی نرمال داشته باشن.
ناشناس
گفت...
فرنگی جان لطف داری عزیز. من همیشه از دیدگاه های فرهنگی ات لذت برده ام.
ArmanParian
گفت...
با سلام
من از تعدادی از دوستان دعوت کردم که شرایط موسوی و خاتمی رو با هم مقایسه کنند و تصویری از شرایط کشور در صورت حضور هرکدام از این گزینه ها و احتمالا پیروزی در انتخابات ترسیم کنند. ممنون می شم اگر شما هم یک پست به این مطلب اختصاص بدی.
ارسال یک نظر