محمد علی ابطحی در آخرین نوشته اش ازآخرین جلسه ی تبیین اصلاحات توسط سید محمد خاتمی گزارش می دهد و می گوید که آقای خاتمی برای این که نادرستی نظر آن هایی که گمان می کنند ظرفیت اصلاح طلبی قانون اساسی تمام شده است می گوید: « آقای خاتمی از قول مرحوم گل آقا تعریف می کرد که کسی روی اسبی یورتمه می رفت. نتوانست خودش را کنترل کند. از پشت اسب افتاد. گفت این اسب تمام شده است.» واقعیت این است یا آقای خاتمی در لفافه گفته است تا رهبری خودش بفهمد داستان چیست یا ابطحی آن را پنهان کرده است. اما داستان چیست؟
این اشاره ای که آقای خاتمی می کند بر می گردد به ستون «دو کلمه حرف حساب» مرحوم گل آقا در بالای سمت چپ صفحه ی سه روزنامه ی اطلاعات. آن زمان آقای خامنه ای رییس جمهور بود و در یک نماز جمعه گفته بود که قانون اساسی باید عوض بشود. روز بعد گل آقا در ستونش نوشت که آقای رییس جمهور این قانون را اجرا نکرده دنبال قانون جدید می گردد! مثال اسب سواری است که وارونه بر اسب نشسته بود و چون اسب ناگهان حرکت کرد مرد بر پشت سًر خرد و به دم اسب رسید و دستش را محکم بر دم اسب گرفت و داد زد که یک اسب دیگر بیاورید که این اسب تمام شد! و بعد گمانم اضافه کرده بوده که حالا حکایت آقای خامنه ای است!
به نظر می رسد با توجه به پیام های مکرر خاتمی که اگر بزرگان نظام به این نتیجه برسند که وضعیت کنونی به نفع کشور نیست آن وقت فرصت برای کار هست (بخوانید نامزد شدن خاتمی برای انتخابات) بار دیگر خاتمی به آیت الله خامنه ای پیام می فرستد که برخلاف خودت که اسب را وارونه نشسته و خواستار تغییر قانون اساسی بودی ما حاضریم حتی با همین قانون اساسی هم کار کنیم اگر بگذاری!
0 comments:
ارسال یک نظر