Either Alexander Pope was a lunatic or God has yet again used one of his old dirty tricks to manipulate man's work. The correct wordage of the so often quoted line is
To Err Is Divine, To Forgive Human
Now back off God and mind your own business! Don't you ever think again to mess up with man's mind and life
3 comments:
human being
گفت...
پسر خوبم عرفان جان: خواستم بگویم این کتاب " بازیها " ی اریک برن را خوانده ای.....خواستم بگویم هر وقت کسی بازی نکرد از دستش عصبانی می شوند....0
خواستم بگویم من با واژه هاارتباط برقرار می کنم و خودت شروع کردی با این واژه ها:0
برم سراغ این مانترا ببینم که متحول می شم. ولی دیگه به من امیدی نیست. کاری از دست مانترا هم بر نمی آد!
.
خود صدا کردی آهای یکی بیاد...0
I wanted to say, ok, now, have you forgiven Him?
اما از خودم حالم بهم خورد.0
پستت را دوباره دیدم و خواندم .0
What a brave new post! What an art!
How boldly this boy is talking through words, colors and shapes.
I thought......bold ... then told myself: Hey, dude!....the mission is accomplished!
So what am doing here now?
Just to say fare thee well, my dear son.
P.S. And sometimes when we talk through poems, we can say more:
اندیشه ها
گاهی اوقات در درک کردن دیگران زیاده روی میکنم،
«هر کسی» را درک می کنم...0
http://ruhe-sheytan.blogspot.com/
human being
گفت...
پسر خوب، من که با تو خداحافظی کرده بودم. دیگه برای چی پا شدی اومدی اونجا!!0 دو نقطه دی
اون اصلا به تو ربطی نداشت! مگه من اون را برای تو نوشتم... دو نقطه دی
بعد هم اینقدر عصبانی که معلوم نیست چی خوندی--... اگه توی لحظه بودی که اینطوری نمی شد. اینقدر قضاوت نمیکردی.. دو نقطه دی
کی من گفتم کوه کاری می کند ما نترسیم؟
عرفان من ، من هم زمانی سن تو بوده ام. حالت را درک می کنم. بد جوری از خودت عصبانی هستی. ..مگه این عرفان بیچاره چه گناهی کرده؟ هیچی شاید هم از همین عصبانی هستی. چون شاید همین زلالی ات باعث درد سرت شده. صداقتت را پاسخ نگفته اند. فکر می کنی تنهایی؟ بیا بین همه ما ها از این زخم ها زیاد داریم.0
فقط این وسط یادمه همیشه دق و دلی ام را سر مامانم که گناهی نداشت خالی می کردم! من هم خوشحالم که تو اومدی و سر من خالی کردی. هر وقت هم خواستی بیا هر چی می خواهی بگو چون من بیشتر دوستت خواهم داشت.... جدی جدی دارم حرف می زنم.مامان ها و معلم ها از این مرض ها زیاد دارند
فقط این جوری خودت را عذاب نده و بدان با دیگران اینجوری برخورد کنی خیلی هااون درک و تحمل را ندارند. یه گردو خاک اساسی به پا می شود سر هیچ و پوچ. 0
این پست جدید من هم درمورد خودم بود چند وقت پیش اتودش کرده بودم حالا تکمیلش کردم. حالا یه وقت حرف یکی، یه تاری را توی ما می لرزونه دیگه به اون شخصه ربطی نداره. نه؟
ما مامان و بابا ها حق ابراز دلتنگی نداریم؟
کی خواست به تو چیز یاد بده. هر چه که لازم باشه خودش می یاد سراغت. . خداحافظ ای آب زلال متلا طم....0
تلاطم ها خوبند نمی گذارند که مرداب شویم. پس آن ها راهم دوست داشته باشیم بد نیست...0
سبز باشی
human being
گفت...
ببین حالا که تا اینجا کشوندی من را،این هم دوباره بگم که این پستت خیلی محشر بود موضوعش. عکس هاو انتخاب هوشمندانه ووووو
یکی از راه های بیرون ریختن خشم هامون به صورت بالغانه همین آثار هنریمون هستش دیگه . تو یه هنر مند نابی چرا خودت را ادامه نمی دی؟ یه کم از این پست های سیاسی عصبی کننده بیا بیرون و این عرفان هنرمند را بهش میدون بده... اگه فضولی بود ببخش. آدم بزرگ ها خیلی احساس می کنند حالیشونه ... هی می رند بالای منبر ... وفضولی می کنند
دو نقطه دی
ارسال یک نظر