header-photo

همجنس گرایی همان لواطی نیست


به نظر می رسد استفاده از ترکیب «همجنس بازی» بجای «همجنس گرایی» به مقدار زیادی باعث ایجاد نگرش و فهم منفی از این پدیده شده باشد. امروز اغلب «همجنس بازی» به صورت خودکار هم معنا با روابط جنسی هم جنسانه از سر هوس و تفریح فهمیده می شود. همین اختلاط نادرست باعث شده که از یک طرف همجنس گرایان بخت فهمیده شدن را از دست بدهند و از طرف دیگر لواطان هوس ران که غایت آمالشان رابطه ی جنسی است پشت نقاب حقوق بشری همجنس گرایی به هر سخیفی دست بزنند و فضای حقوقی همجنس گرایی را آلوده و مشکوک کنند.

مسلما این کوتاه نوشته قصدش دادن تعریف جامع و مانع از هیچ کدام از اینها نیست ولی به صورت کلی می توان گفت هرگاه کسی دریابد که به جنس مخالف خود احساس کشش نمی کند و در مقابل به همجنس خود چنان کششی احساس می کند که می تواند تبدیل به نوعی مشارکت در تمام امور زندگی (همچون ازدواج) شود به او همجنس گرا گفته می شود. البته در این بین طبیعی است که درجه جنسی بودن این کشش در افراد مختلف متفاوت باشد همانطور که در ازاواج های دو جنسی نیز این تفاوت دیده می شود. رابطه ی همجنس گرایانه همیشه با رضایت طرفین شکل می گیرد.

در برابر لواط گر کسی است که علاقه مند به داشتن رابطه ی جنسی با پسران کم سال است که این را اغلب از طریق اغفال، تهدید و یا تطمیع به انجام می رساند. نکته ای که شاید به وضوح نشان دهنده ی تفاوت بین لواطان و همجنس گرایان باشد این است که لواطان به راحتی با جنس مخالف هم رابطه ی جنسی برقرار می کنند و از آن لذت هم می برند اما یک همجنس گرا نمی تواند از یک رابطه ی جنسی با جنس مخالف لذت ببرد.

شق سوم هم البته، همجنس گرایانی هستند که به خاطر وحشت از لعن و نفرین جامعه به زور به زندگی با جنس مخالف ادامه می دهند و در کنارش به رابطه ی جنسی خارج از قاعده و پذیرش با همجنس هم می پردازند.


2 comments:








ناشناس

گفت...

پزشك بود و از فوايد گوشت خوك مي‌گفت... . من خوشبختانه يا متاسفانه به امور كارشناسان اين دنيا كار زيادي ندارم ولي در مورد اين كه قوم لوط چه مي‌كردن اين قدر رو مي‌دونم كه توي كتاب نوشته شده وقتي لوط به جاي مهمانايش، دختران خودش رو به اونا پيشنهاد داد بهش گفتن: تو مي‌دوني كه ما به دخترات كاري نداريم! (احتمالا به اون تعريفي كه از همجنسگرايي دارين نزديكتره اين نوع نخستين لواطي!) جاهاي ديگه‌اي از كتاب هم اشاره ميشه كه راه اصلي رو *رها كرده‌ بودن* و از راه ديگه‌اي وارد ميشدن.... . بله انسان مي‌تونه به جايي برسه كه وارونه احساس كنه و اون چيز عوضي رو با تمام وجود بخواد. براي عوضي نشدن بايد خيلي تقوا داشت، خــــــــــــــــــــــيلي. مي‌تونين كامنت منو با خيال راحت پاك كنيد چون به احتمال خيلي زياد نميام بهش سربزنم.





ناشناس

گفت...

حقمونه هر چی سرمون بیاد. یک دختر کم اطلاع بیاد چنین حرف سخیفی بزنه اون وقت از این همه گی پرادعای ایرانی یه نفر نباشه بزنه تو دهنش.
خانم در رد فهم ناقص تو همین بس که به کار کارشناسان دنیا کاری نداری پس بهتره بشینی همون اشپزی تو کنی تا درس اخلاق بدی. ما نشستیم برای عاشق شدنمون و دوست داشتنمون راه راست و کج رو مقایسه کنیم و راه کج رو انتخاب کنیم. تو همون کتاب قران که شما بهش استناد می کنین نوشته مل حزب بما لدیهم فرحون یعنی هر کی هر چی داره رو ترجیح یمده و درست می بینه. شما هم چون از این طایفه نیستید بی هیچ مطالعه ای به تخطئه شون می نشینید. طبیعیه که هر چه مخالف شما باشه به چشمتون عوضی می آد. این دوستمون نظر خودشو در مورد هم جنس گرایی داده و تعریف پزشکان و رفتارشناسان این نیست بلکه این یکی از عوارض م جنس گراییه یعنی معمولا هم جنس گراها این خاصیت گفت هشده رو دارند نه این کمه معنای هم جنس گرایی این باشه.
باز هم گلی به گوشه ی معرفتش که نظر تو رو چاپ کرد نه این که مثل و یه چیزی بگه و بی خیال شه. تو اگه واسه حرف خودت ارزش قائل بودی نمی گفتی نمی آم چکش کنم یا اقلا یه ایمیلی بلاگی چیزی می ذاشتی که یکی بتونه بیاد نظر خودشو بده.

حمید
haminkehast.blogfa.com




Blog Widget by LinkWithin