header-photo

تفرقه آمیز ترین انتخابات جمهوری اسلامی

انتخابات دهم ریاست جمهوری از بسیاری جهات یگانه است ولی بخصوص از این بابت که نیروها و تفکرات بسیاری را به صورت جدی و سازمان داده شده در برابر هم قرار داده برجستگی خاصی دارد. در اردوگاه سنتی اصلاح طلبان شکاف های جدی ایجاد شده است. از یک سو با یارگیری کروبی از میان یاران قدیمی خاتمی و جذب گروه قابل توجهی از اصلاح طلبان در حزب اعتماد ملی باعث تقسیم نیروهای اصلاح طلبی و در برخی موارد تقابل و خنثی کردن تلاش ها شده است. و از سوی دیگر برخی از نیروهای اصلاح طلب قدیمی کلا از اصلاحات خاتمی وار سرخورده اند و به چیزی جز اصلاحات ساختاری راضی نمی شوند. شاید بشود  انشقاق دفتر تحکیم وحدت را نمادی از این گسست معرفی کرد. به همه ی این ها احتمال آمدن موسوی و احتمال ناخوشنودی مشارکتی ها و سازمان مجاهدینی ها و اختلافات درون حزبی کارگزاران و حزب همبستگی و ... را هم اضافه کنید.

در میان اصولگرایان اوضاع از این هم بدتر است. واقعیت این است که ناکارآمدی احمدی نژاد همچون تف سربالا کابوس وار خواب را از تمام اصولگرایان گرفته است. اینان که 26 سال در انتظار پست اجرایی بوده اند و در این چهار سال به مدد قیمت بالای نفت به هزاران آلاف و الوف رسیده اند حالا در چاه خود کنده ی خویش حبس شده اند و در مانده اند که با معجزه ی هزاره ی سومشان چه بکنند! و چگونه جلوی سیلی دیگر شبیه دوم خرداد را بگیرند. البته این همه ی ماجرا نیست چون احمدی نژادی ها با این نظر موافق نیستند و می خواهند به هر قیمتی همچنان خودشان رایحه ی خوش خدمت را پخش کنند. اصرار این گروه بی ترمز و بی قاعده  که مثلا برگ برنده ای چون پالیزدار و تهدیدهای دائمی ی افشای مافیا را هم داشتند چنان به مذاق راستی های سنتی تلخ آمده که در طرح های گوناگونی همچون دولت وحدت ملی (ناطق نوری)، انتخاب کاندیدایی مقتدرتر (موتلفه: عسگر اولادی)، کابینه ی ائتلافی (محسن رضایی و لاریجانی)، کناره گیری دو طرفه ی احمدی نژاد و خاتمی (مطهری) و یا مطرح شدن کاندیداهایی از درون کابینه ی احمدی نژاد (پور محمدی و جهرمی) سعی در عبور از این بلای خود ساخته گرفته اند.

تنها باید منتظر ماند و دید در این تفرقه آمیز ترین زورآزمایی چه کسی فقط به زور بازو کار می کند و چه کسی بازو را به رسم شطرنج به کار می گیرد و مهره چینی مناسب می کند.  خلاصه باید دید که چه کسی نقشه ی راه بهتری برای رسیدن به پیروزی دارد. البته ما هم باید تصمیم بگیرم که بالاخره به کدام نقشه تعلق داریم و برای همین هم دعوا و تفرقه ی مشابهی در دنیای مجازی در جریان است!


1 comments:








ناشناس

گفت...

اگر که طرفدار احمدی نژادی که ما را با تو حرفی نیست...اگر نه ، چقدر مهم ات که چطوری ملت صف بندی کردند و چه کرده اند... تو هم خودتو به آتش بزن و سخنی تازه بگو تا از این مهلکه بگریزیم...
از این تحلیلهای دانای کلی جنرال که ما این گوشه نشستیم و می فهمیم قضایا ، چیزی در نمیاد و بعد انتخابات حسابی فرصت داری کلی ببافی...
اگر وبلاگت چهارتا خواننده داره ، جنگو راه بنداز ...احمدی نژاد اینقدر پرت هست که تو هر چی در موردش بگی بازم حرف حسابه...

-----------------------

سلام. ممنونم از نظرتون. من هم به فهم خودم سعی می کنم شریک تلاش برای بهبود ایران باشم.
اسی | 03.07.09 - 4:44 am | #

تاریخ تکرار میشود. باید منتظر باشیم که یک آخوند به داد ما برسه!!! 8 سال دیگه چی؟ دوباره کسی مثل احمدی نژاد! تا وقتی نهادی به نام شورای نگهبان وجود دارد انتخابات در این کشور هیچ معنایی ندارد. یادتون نره واکنش آقای خاتمی را پس از فاجعه 18 تیر: هیچی!!!
sam | 03.07.09 - 5:00 am | #

سلام عرفان اميدوارم اصلاح طلبان در نهايت يك كانديدا داشته باشن و اين اخرين نفر اقاي خاتمي باشه
..
بازم isp من قاطي كرده و فيلتر ها رو برداشته من تونستم بيام كامنت بدم

---------------------

سلام سیروس جان
امکان داره چون کامنت ها از هالو اسکن سرویس می شه اینطوریه.
سيروس | Homepage | 03.07.09 - 8:23 am | #




Blog Widget by LinkWithin