۷ تیر ۱۳۹۰

ازدواج سنتی یا دوست پسر و دوست دختر داشتن قبل از ازدواج؟

دوستانی در فضای مجازی گفت‌وگویی راه انداخته بودند مبنی بر اینکه کدام بهتر است: ازدواج سنتی (ازدواجی با دخالت خانواده‌ها) یا ازدواج بر مبنای دوستی دختر و پسر.

نظرات فراوانی در باره خوبی یا بدی هر کدام می‌شود داد. حتی بعضی‌ها زمان هم تعیین می‌کنند که مثلا فلان مدت دوستی لازم است تا بشود کسی را شناخت و .... نکته اما این است که این زمان تعیین کردن‌ها برای دوران مثلا شناخت، این فرض که مثلا در فلان زمان (یک سال دوستی یا نامزدی) شناخت حاصل می‌شود یا نه، اینکه آیا افراد در دوران شناخت قصد فریب‌کاری و مخفی‌سازی دارند یا اینکه کدام ازدواج موفق‌تر است عموما بی‌تحقیق گفته و داوری می‌شود. و متاسفانه حکومت ظاهرا مذهبی و غیرعلمی ما اجازه تحقیقات جامع میدانی در حوزه‌های اجتماعی را به محققان نمی‌دهد تا نتیجه این تحقیقات در اختیار جامعه قرار گیرد. در نتیجه افراد فقط تجربه و دیده‌ خود از اطرافیان و اقوامشان را مبنای گفت‌وگو و استدلال‌هایشان قرار می‌دهند. بنابراین باید به آن‌ها بیشتر به عنوان تجربه شخصی و نظر شخصی نگاه کنیم و نه قانون.

اما می‌شود توجه کسانی که چنین پرسشی را پیش‌ می‌کشند به نکات زیر جلب کرد تا از استدلال‌های شخصی و احیانا اشتباه به عنوان مشورت دادن به دیگران استفاده نکنیم. واقعیت این است که «فردیت» افراد مختلف و شرایط خانوادگی، مالی، روانشاختی، تربیتی، ژنی، فرهنگی، تحصیلی، قومی، زبانی، محله‌ای، جغرافیایی، مذهبی، سیاسی، نژادی، قبیله‌ای، نگرشی، و ده‌ها عامل دیگر آن‌قدر در شکل‌گیری شخصیت افراد تاثیر گذار است و روبرویی و همکنشی این متغیرهای شخصیتی بین دو جنس مخالف و (خانواده‌هایشان) آن‌قدر پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی است که دادن هر نسخه‌ یا فرمولی کلی نمی‌تواند (جز از سر شانس) تضمینی برای موفقیت آغاز زندگی کسی بدست دهد.

اما یک نکته را نمی‌شود انکار کرد و آن اینکه هرگاه دو نفر که می‌خواهند ازدواج کنند کاملا عوامل شکل‌گیری شخصیتشان را نادیده بگیرند و به اصطلاح بخواهند طرحی نو در اندازند و هنجار بشکنند و با تمام راه‌ و روش‌های پیشین خداحافظی کنند آن وقت بدون شک این‌ دو نفر عملا اعلام کرده‌اند که نیازی به پشتوانه شخصیتی خود ندارند و می‌توانند نظم و هنجاری تازه را به کمک شریکشان خلق کنند. این کار غیر ممکن به «نظر» نمی‌رسد ولی در «عمل» کاری آسان نیست اگر حقیقتا غیر ممکن نباشد.

و آخر اینکه: چه سنتی و  چه غیر سنتی و یا هر روش دیگر، نهایت عقل و درایت ایجاب می‌کند که افراد خودشان را از تجربه، دلسوزی و متفاوت دیدن خانواده‌هایشان محروم نکنند. واقعیت این است که دو نفر که در جریان انتخاب یا دلبستگی به هم قرار دارند لاجرم خیلی چیزها را نمی‌بینند و یا اینکه اصلا نمی‌توانند ببینند چون نه سنشان ایجاب می‌کند و نه نزدیک بودنشان به جریان و طرف مقابلشان. جوان‌ها برای اینکه بتوانند خودشان را متقاعد کنند به اینکه تجربه بزرگترانشان ارزشمند و بسیار کمک کننده است خودشان را با کسانی که تفاوت سنی‌اشان با آن‌ها نصف تفاوت سنی خودشان با پدر و مادرشان است مقایسه کنند. یعنی مثلا اگر تفاوت سنی‌اشان با پدرشان بیست سال است، خودشان را با کسی مقایسه کنند که ده سال از او بزرگترند و آنگاه در باره تفاوت دیدگاه‌ها و نوع نگاه‌ها کمی بیاندیشند.

خوش‌بخت باشید

*دکتـرعلی شـریعتی: در ممکلتی که فقط دولت حق حرف زدن دارد هیچ حرفی را باور نکنید*
*رسـانه شمایید: این نوشتـه را برای دیگران هم بفرستید.  سبز یعنی استقامت تا بهار*
*«حرف حساب» ف-ی-ل-ت-ر است از دیگران بخواهید از اینجـــــــــــــــــا مشترک شوند*

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر